قدس آنلاین: محمد طلوعی که آثار او معمولاً نامزد دریافت جوایز ادبی میشود و به عنوان برگزیده، داور و حتی برگزارکننده در جوایز ادبی ایران حضور داشته است، در خصوص تأثیر این جایزهها بر جریان ادبیات معاصر امروز گفت: به نظر من جایزهها باید بر نویسندههای زیر ۳۰ سال تمرکز کنند. همه دنیا همین کار را میکنند و به نتیجه هم رسیدهاند چون اگر به نویسنده زیر ۳۰ سال جایزه بدهیم شکل زندگی نویسنده عوض میشود مثلاً سال گذشته بخشی از جایزه جلال به نویسندههای جوان تعلق گرفت. پرسش من این است که چرا بخشی از جایزه را به نویسنده جوان اختصاص دهند جایزه اصلی را به نویسنده جوان بدهند. چه اشکالی دارد؟
جایزه وقتی به هدفش میرسد که موجب فروش کتاب نویسندهای شود
نویسنده کتاب «هفت گنبد» که اثرش در سال گذشته نامزد همه جوایز ادبی و برنده بعضی از آنها شده است، در توضیح بیشتر افزود: هفت اثر از من تا به حال منتشر شدهاند. بنابراین من جایزه بگیرم یا نگیرم کتاب بعدیام آماده است البته به شرط حیات و تا سال ۱۴۲۰ میدانم چه کاری باید انجام دهم. پس این جایزه تغییری در مسیر زندگی شخص من ایجاد نمیکند باید جایزه به کسی داده شود که او را نویسنده میکند و اگر استعداد نویسندگی دارد، نرود دنبال شغلی مثل کارمندی. اما جایزههای ما از این نظر بیمعنی شدهاند روی فروش تأثیر ندارند. جایزه وقتی به هدفش میرسد که موجب فروش کتاب نویسندهای شود یا نویسنده را معرفی و یا مشهور کند حتی به لحاظ مالی، بتواند امنیتی برای نویسنده ایجاد کند. آیا جوایز ما چنین کارکردهایی دارند؟
وی ضمن اشاره به مبالغ جوایز ادبی، از برگزارکنندگان جوایز ادبی خواست به میزان جوایز توجه کنند. طلوعی گفت: اگر رقم جایزهای ۱۰۰ میلیون تومان باشد بر مسیر زندگی حرفهای نویسنده تأثیر میگذارد چون مخاطب میرود دنبال کتاب تا بداند، اثر چه بوده که توانسته ۱۰۰ میلیون را ببرد.
زشتترین کار جوایز ادبی
به گفته طلوعی برگزیده نداشتن در بعضی بخشهای یک جایزه ادبی، زشتترین کار یک جایزه میتواند باشد. او در این خصوص توضیح داد: زشتترین کار این است که در بخشهای یک جایزه برگزیدهای اعلام نشود. در سینما تا حالا گفته شده نخستین فیلم وجود ندارد و جایزهای تعلق نمیگیرد؟ مطمئن باشید جایزه ندادن از کمبینی داوران نویسنده یک جایزه نشأت میگیرد نه چیز دیگر!
یک نویسنده کار نویسندهای را میخواند و میگوید در حد جایزه نبوده است، پرسش من این است: «تو خودت کی هستی؟».
من هر جایی جایزه راه انداختم حتماً تأکید کردهام باید به برگزیده پول و جایزه داده شود. به این صورت جایزهها مسیر رشد خودشان را بستهاند.
این نویسنده توصیه کرد: اگر جایزه میخواهد تأثیر داشته باشد باید با تمام توانش پشت نویسنده برگزیده بایستد. به او اول جایزه خوبی بدهد و بعد آثارش را تبلیغ کند اگر این کارها را نکند جایزه بیمعنی میشود.
طلوعی داوری در این جایزهها را نوعی بدشانسی دانست. او گفت: من وقتی داور جایزه «احمد محمود» بودم با خودم گفتم داوری در جایزه یعنی بدشانسی. وقتی نویسندهای بدشانس است و کتابی ندارد، داور میشود چون نویسنده کتابدار، نمیتواند داور بشود.
من زینتالمجالس جوایز ادبیام!
نویسنده «تربیتهای پدر» در پاسخ این پرسش که چرا کتابهای او نامزد بسیاری از جوایز میشوند اما کمتر به عنوان برگزیده انتخاب میشوند، گفت: بله چون من در جایزهها زینتالمجالس شدهام. فقط نامزد میشوم! فقط اثر من را بین نامزدها عنوان میکنند که بگویند فلانی را هم دیدهایم. واقعاً جایزه برای من اهمیت ندارد اما حتماً ترجیح میدهم جایزه بگیرم چون جایزه گرفتن برای هر نویسندهای و هر سنی و در هر موقعیتی جذاب است هر کس میگوید «نیست»، دروغ است. اما این جوایز دیگر شکل زندگی من را عوض نمیکند و من را نویسندهتر نمیکند.
نظر شما